تاریخچه

 تاريخچه

كودكان ‌، نوجوانان‌ و جوانان‌ سرمايه‌ هاي‌ اصلي‌ هر كشور براي‌ دست‌ يابي‌ به‌ توسعه‌ ملي‌ اجتماعي‌ سياسي‌، فرهنگي‌ و محور اصلي‌ برنامه‌ هاي‌ بهداشتي‌ و درماني‌ و آموزشي‌ بشمار مي‌آيند چرا كه‌ آينده‌ هر كشوري‌ در دست‌ كودكان‌، نوجوانان‌ وجوانان‌ كنوني‌ خواهد بود، لذا سلامتي‌ جسمي‌، رواني‌ واجتماعي‌ آنها با يافتن‌ اختلالات‌ جسمي‌، رواني‌ ناهنجاريهاي‌ اجتماعي‌ و همچنين‌ پيش گيري‌، درمان‌ بموقع‌، متضمن‌ سلامت‌ و سعادت‌ جامعه‌ آينده‌ بوده‌ و از اهميت‌ ويژه‌اي‌ برخورداراست‌.

كشور ما ايران‌ نيز با عنايت‌ به‌ اينكه‌ يكي‌ از جوانترين‌ جمعيت‌ هاي ‌جهان ‌را دارا مي‌باشد، بطوريكه‌ بيش‌ از يك‌ سوم‌ جمعيت‌ آن‌ را گروههاي‌ سني‌ 24 ـ 6 سال‌ تشكيل‌ مي‌دهد و اكثر قريب‌ به‌ اتفاق‌ آنها نيز در حال‌ تحصيل‌ و در معرض‌مخاطرات‌ جسمي‌، رفتاري‌ و اجتماعي‌ ويژه‌ اين‌ سنين‌ بوده‌ و ارائه‌ خدمات‌ بهداشتي‌، ارتقاء آگاهي‌ و دانش‌ بهداشتي‌ و تقويت‌ رفتارهاي‌ مثبت‌ بهداشتي‌ از بروز بيشتر اين‌ مخاطرات‌ جلوگيري‌ مي‌نمايد.

بنابراين‌، آموزش‌ و ارتقاء سلامتي‌ آنها از مهمترين‌ چالشهاي برنامه‌ هاي‌ توسعه‌كشور است‌ .

همچنين‌ تامين‌، حفظ‌ و ارتقاء تندرستي‌ آنها براي‌ سلامت‌ خانواده‌ و جامعه‌ در حال‌ و آينده‌ اصلي‌ مهم‌، اساسي‌ و ضروري‌ است‌ و از طرفي‌ ديگر، هم‌ بستر مدرسه‌ كه‌ دانش‌ آموزان‌ ساعات‌ زيادي‌ از عمر خود را در آن‌ محيط‌ مي‌گذرانند بهترين‌ و مناسبترين‌ موقعيت‌ بــراي‌ايجاد دانش‌، آگاهي‌ و بهبود نگرش‌ و عملكرد بهداشتي‌ آنان بحساب‌ مي‌آيد كه‌ بايستي‌ دركنار توجه به ساير كودكان و نوجوانان‌ غير شاغل به تحصيل مد نظر قرار گرفته‌ و در تدوين‌ برنامه‌هاي توسعه‌ بهداشتي ودرماني ‌مورد عنايت‌ وتوجه‌ ويژه‌اي ‌قرار گيرد وبه ‌همين‌ جهت‌ ودر كنار تمام ‌فعاليتها، فعال ‌نمودن ‌خود دانش‌ آموزان‌، والدين ‌،مربيان ‌و معلمين ‌آنها در جهت‌ سلامتي‌ ‌خود و جامعه درحال ‌و آينده ‌يكي‌ ازضروري‌ترين ‌مسائلي‌ است‌ كه‌ بايد در برنامه‌ هاي‌ جاري‌ نظام ‌ارائه‌ خدمات‌ بهداشتي‌ و درماني‌ بخش‌ بهداشت‌ ، آموزش‌ و پرورش‌ و ساير ارگانهاي‌ ذيربط‌ مورد عنايت و پيگيري‌ قرار گيرد.

تعريف  بهداشت‌ مدارس  :

بهداشت‌ مدارس‌ مجموعه‌ فعاليتهاي‌ را شامل‌ مي‌شود كه‌ بصورت‌ مستمر و پيوسته‌ در سنين‌ مدرسه‌ ( 18ـ6 سال‌) در راستاي تامين، حفظ و ارتقاء سطح سلامت دانش آموزان و اولياء آنها انجام مي گيرد و از طريق‌ آن‌ وضعيت‌ سلامت جسمي ، فكري ، رواني ، عاطفي و اجتماعي دانش آموزان ، اولياء آنها و فضاي  فيزيكي ورواني‌ مدرسه  نيز ،  بررسي‌، كنترل و اصلاح‌ مي‌شود.

بهداشت مدارس در كشورهاي مختلف :  

توجه‌ به‌ ضرورت‌ و اهميت‌ بهداشت‌ مدارس‌ در كشورهاي‌ مختلف‌ جهان‌ همزمان‌ نبوده ‌واز نظر تاريخي‌ و كيفيت‌عمل‌ از تنوع‌ برخوردار است. شايد فرانسه‌ اولين‌ كشوري ‌باشد كه همراه ‌باطرح‌ آموزش‌ علمي‌خود، يك‌ماده‌ نيز به مسئله ‌بهداشت ‌مدارس ‌اختصاص‌ داد و در سال‌ 1793‌که اين‌ طرح را تصويب و يك‌ نفر پزشـك‌ نيز به‌ عنوان ‌مسئول‌ بهداشت‌ مدارس آن‌ انتخاب‌ گرديد.

در كشور هلند ، بهداري‌ آموزشگاهها در سال‌ 1868 با استخدام‌ دو نفر پزشك‌ پايه‌ گذاري‌ و شروع‌ بكار كرد و سپس ‌در سال‌ 1901 با اعلام‌ تعليمات‌ اجباري‌، شهرداري‌ موظف‌ به‌ سازمان ‌دهي‌ اداره‌ بهداري‌ آموزشگاهها شد، در سال‌1942كه‌ اولين‌ قانون‌ مربوط‌ به‌ بهداشت‌ مدارس‌ به‌ تصويب‌ رسيد اين‌ سازمان‌ جوان‌ به‌ سرعت گسترش‌ يافت‌ به‌ نحويكه‌ حدود210 پزشك‌ بصورت‌ شبانه‌ روزي‌ به‌ امور بهداشتي‌ كودكستانها و دبستانها رسيدگـي‌ ‌كرده  و تحت‌ نظر شهـرداريها فعاليت    مي نمايند.

در ايالات‌ متــحده‌ امريكا ويليام‌ الكوت‌ (V.ALCOT) در سال1829 راجع به‌مشخـصات‌ ساختمان‌ مدارس‌ مقالــه‌اي‌ نوشت‌ و در اين‌ مورد نظرات‌ تازه‌اي‌ ابراز كرد. پس‌ از وي‌ هوراس‌ من‌ (HORACE MAN) در سال‌ 1850 نيز تدريس مسائل‌ شناخت‌ اعضاء و فيزيولوژي‌ بعضي‌ از قسمتهاي‌ بدن‌ انسان‌ را به‌ زبان‌ ساده‌ براي‌ دانش‌ آموزان‌ ابتدائي‌ توصيه‌ كرده و مدتي نيز‌ خود به‌ آموزش‌ اين‌ مطالب‌ پرداخت.

در سال‌ 1894 ساموئل‌ دارگين‌ (DARGIN) معاينات‌ عمومي‌ دانش‌ آموزان‌ را در مدارس‌ شهر بوستون‌ آغاز كرد كه‌ بدنبال‌ آن‌ با اجراي‌ اين‌ برنامه‌ در سال‌ 1895 در شيــگاگو و 1898 در مدارس ‌نيويورك‌ توجه‌ كلي‌ و فراگير نسبت‌ به‌ بهداشت‌ دانش‌ آموزان در‌ بيشتر ايالات‌ متحده‌ امريكا صورت‌ گرفته‌ و رسميت‌ يافت‌ به‌نحوي‌ كه‌ در سال‌1983حدود20000نفرکاردان آموزش بهداشت  به مراقبت بهداشتی دانش آموزان و تدریس مسائل بهداشتی مختلف در مدارس امریکا اشتغال داشته و به تدریج بر کم و کیف تعداد  خدمات‌ آنان‌ افزوده‌ شده‌ است‌. در بعضي‌ از ايالات ،‌ بهداشت‌ مدارس‌ زير نظرشهرداري‌ و در برخي‌ ديگر وابســته‌ به‌ وزارت‌ آموزش‌ و پرورش‌ اداره‌ مي‌شود و درايالاتي‌ نيز پزشكان‌ عمومي‌ بطور نيمه‌ وقت‌ به‌ كار مراقبت‌ بهداشتي‌ دانش‌ آموزان‌  اشتغال‌ دارند. در انگلستان‌ آغاز كار بهداشت‌ مدارس‌ از سال‌ 1907 و تحت‌ نظارت‌ ادارات‌ آموزش‌ محلي‌ به‌ وجود آمد و سپس‌ با ايجادسازمان‌ عظيم‌ بهداشت‌ و طـب‌ عمومي‌ يا ملي‌، بهداشت‌ مدارس‌ باز هم‌ وابستگي‌ خـود را با آموزش‌ و پرورش‌ حفظ‌ كرد وتنها ايجاد ارتباط‌ بين‌ بهداشت‌ ملي‌ و بهداري‌ آموزشگاهها بود كه‌ مورد توجه‌ مسئولين‌ امور قرار گرفت‌. در آغاز كار، وظايف‌ بهداري‌ آموزشگاهها كشف‌ نقايض‌ عضوي‌ دانش‌ آموزاني‌ بود كه‌ مشكلي‌ در كار تحصيل‌ داشتند. ولي‌بعدا" اين‌ وظيفه‌ توسعه‌ يافته‌ و تمام‌ مسائلي‌ را كه‌ به‌ نحوي‌ با سلامت‌ و بهداشت‌ جسمي‌ كودكان‌ در ارتباط‌ بود، فراگرفت در اين‌ برنامه‌ معاينه‌ عمومي‌ دانش‌ آموزان‌ توسط‌ پزشك‌ مخصوص‌ بهداشت‌ مدارس‌ بعنوان‌ كار مراقبتي‌ آغاز مي‌شود. به‌ جز پزشك‌ يك‌ نفر كاردان‌ يا پرستار بهداشتي‌ مدرسه‌ نيز همكاري‌ مي‌كند و با تكرار اين‌ معاينات‌ و ثبت‌ و ضبط‌ نتايج‌ آن‌ در پرونده‌ بهداشتي‌ دانـش‌ آموزان‌ اين‌ پرونده‌ از اساسي‌ترين‌ منابـع‌ مورد استناد به‌ سوابق‌ بهداشـتي‌ و درماني‌ وي‌قرار گرفته و به‌ عنوان‌ ماخذ موثقي‌ مي‌تواند مورد استفاده‌ افراد مختلفي‌ كه‌ نيازمند به‌ داشتن‌ سوابق‌ قبلي‌ وي‌ هستند قرارگيرد.

تاريخچه‌ بهداشت‌ مدارس در ايران‌ :

توجه به بهداشت مدارس در ايران ازسال‌1293 شمـسي‌ شروع‌ مي‌شود كه‌ هياتي‌ متشكل‌ از پزشكان‌ ايراني‌ و اروپايي با تاسيس‌ تشكيلاتي‌ بنام‌ مجلس‌ حفظ‌ الصحه‌ براي‌ مراقبت‌ از بهداشت‌ عمومي‌ بوجود آوردند. در اواخر همين‌ سال‌ دكترعلي‌ اكبر خان‌ ( اعتماد السلطنه‌ ) به‌ سمت‌ مفتش‌ صحي‌ مدارس‌ منصوب‌ شد. در سال‌ 1304 شمسي‌ صحيه‌ مدارس‌ به‌ عنوان‌ يك‌ واحد مشخص‌ به‌ وزارت‌ معارف‌ معرفي‌ و وابسته‌ به‌ آن‌ گرديد. اين‌واحد داراي‌ قسمتهاي‌ كحالي‌  معاينات‌ بهداشتي‌ دانش‌ آموزان‌ و آموزش‌ بهداشت‌ بود. در سال‌ 1315 صحيه‌ مدارس‌ بنام‌ بهداري‌ آموزشگاهها تغيير اسم‌ يافت‌ و در سال‌ 1318 بهداري‌ آموزشگاهها ضميمه‌اداره‌ كل‌ دانشكده‌ پزشكي‌ و بيمارستانها شد. در سال‌ 1320 دوباره‌ به‌ عنوان‌ دفتر كل‌ بهداري‌ آموزشگاهها به‌ تشكيلات‌وزارت‌ معـارف‌ پيوسـت‌ و پـس‌ از آن‌ به‌ اداره‌ كل‌ بهداري‌ آموزشگاهها تغيير نام‌ داد.  اما اين‌ دگرگونيهاي اسمي‌ چيزي‌ را برمحتواي‌ خدماتي‌اش‌ نيـفزود و بويـژه‌ توجه به مسايل‌ بهداشـتي‌ و مراقبتي‌ دانـش‌ آموزان‌ نيز تحت الشعاع آن قرار گرفت ،چرا كه‌ از نيـروي انساني‌توانمند ميان‌ رده‌اي‌ كه‌ بتواند پاسخگوي‌ نيازهاي‌ بهداشتي‌ دانـش‌ آموزان‌ باشد تهي‌ بود. در سال‌ 1350 براي‌ پـر كردن‌اين‌ خلاء مدارس‌ عالي‌ بهداشت‌مدارس تاسيس‌ شد اين‌ مدارس‌ در چهار استان‌ خراسان‌، اصفهان‌، آذربايجان‌ شرقي‌، فارس‌ و عــلاوه‌ بر آنها در تهران‌ ابتدا بصـورت‌ داوطلـب‌ و سپس‌ از طريـق‌ كنكور عمومي‌ با مقـطع‌ تحـصيلي‌ فوق‌ ديپلم‌ اقدام به پذيرش  دانشجومي‌كرده و آموزش‌ يافتگان‌ خود را كه‌ غالبا" دختر هم‌ بودند به‌ عنوان‌ مربي‌ بهداشت‌ و‌ باپست‌ سازمانـي‌ مراقب‌ بهداشـت‌ در اداره‌ كل‌ بهداري‌ آموزشگاهـها كه‌ به‌ اداره‌ كل‌ بهداشت‌ مدارس‌ تغيير نام‌ يافتـه‌ بود پذيرفـت‌. تعداد اين‌ نيروي‌ ميان‌ رده‌يي‌ كه‌ غالبا" پس‌ از فراغت‌ از تحـصيل‌ جـذب‌ آموزش‌ و پرورش‌ شده‌ بودند در تمام‌ مملـكت‌ بالغ‌ بر هـفت‌ هزار نفر مي‌باشد.

در ارديبـهشت‌ 1358 همه‌ آنها همراه‌ با سايرپرسنل‌ پزشـكي و فنـي‌ اداره‌ كل بهداشت‌ مدارس‌ از وزارت‌ آموزش‌ و پرورش‌ منتزع‌ و به‌ وزارت‌ بهداري‌ ملحق‌ شدند. در طي‌ سالهاي‌ 1358 تا 1363 اين‌حركت‌ تازه‌ با برنامه‌ ريزيهاي‌ اصولي‌ مي‌رفت‌ كه‌ ثبات‌ وثمر نزديك‌ شود و بهداشت‌ مدارس‌ در قالب‌ و شكل‌ علمي‌ و اصولي‌خود مقام‌ و منزلتي‌ پيدا كند كه‌ متاسفانه‌ در سال 1363 بدليل‌ تغيير در سياستهاي‌ بهداشتي‌ كشور كه‌ گسترش‌ و ارتقاء خدمات‌ بهداشتي‌ براي‌ كودكان‌ زير5 سال‌ را در اولويت‌ بيشتر نسبت‌ به ‌خدمات‌ بهداشتي‌ دانش‌ آموزان‌ قرار مي‌داد ازخدمات‌ مراقبين‌ بهداشت‌ مدارس‌ در كلينيك‌ هاي‌ مادر كودك‌ استفاده‌ شد و خدمات‌ بهداشت‌ مدارس‌ به‌ صورت‌ حاشيه‌اي‌ و لرزان‌ جزو وظايف‌ آنان‌ شد.   بدليل‌ مشكلاتي‌ كه‌ در اين‌ مساله به‌ بار آورد دوباره‌ 6ـ 5 سال‌ بعد يعني‌ در پايان‌ 1369 با پيگيري آموزش وپرورش  و با توجه به طرح وتصويب موضوع در مجلس شوراي اسلامي اكثريت‌ مراقبين‌ بهداشت‌ به‌ وزارت آموزش‌ و پرورش‌ انتقال يافته و مجدداً  تحت مديريت مسئولين آموزش وپرورش به مشغول خدمت گرديدند. پس از اين تغيير وتحولات نهايتاً در سال 73 مسئولين وزارت بهداشت ، درمان وآموزش پزشكي ضمن برسيهايي كه كردند ، به اين نتيجه رسيدند كه بايستي فعاليتهاي بهداشت مدارس در سطح استانها ، شهرستانها با جديت بيشتري مورد توجه قرار گيرد و تشكيلات مستقلي در داخل ستاد وزارت بهداشت و مراكز استانها و شهرستانها توليت مستقيم اين امر را عهده دار و امور مربوطه را سياست گذاري ، برنامه ريزي و اجرا نمايد ، براين اساس دفتر بهداشت مدارس در اواخر سال 72 در وزارت بهداشت تشكيل و به صورت مستقل امورات مربوطه را پيگيري نمود تا اواخر سال 78  اين وضعيت ادامه داشت تا اينكه در سال 79 موضوع ادغام دفاتر بهداشت مدارس ، دهان ودندان و آموزش بهداشت در اداره اي واحد يكي از مباحث مطرح در سطح وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشكي قرار گرفت و متاسفانه علي رغم سنخيت كاري اين اجزاء باهم در آواخر همان سال بهداشت مدارس با بهداشت دهان ودندان به صورت عملي ادغام گرديد و.... در همان سال  معاونين بهداشتيو مسئولين بهداشت مدارس دانشگاهها ي علوم پزشكي با احساس مسئوليت تمام عدم رضايت خود از اين موضوع اثراتزيان بار آنرا طي نشست ها ومكاتبات مختلف با مسئولين ارشد وزارت بهداشت درميان گذاشته و پس از پيگيري هاي متعدد رضايت مسئولين ذيربط آن را جلب و ايشان قول دادند تا نسبت به تعيين جايگاه مستقل بهداشت مدارس در ساختار جديد وزارت بهداشت و تعميق وارتقاء آن تلاش نموده و موافقت مسئولين سازمان مديريت و برنامه ريزي را در اين خصوص جلب نمايند، و خوشبختانه به قول خود وفا نموده و در تشكيلات جديد ضمن توسعه ماموريتهايقبلي و پيش بيني ماموريت هاي جديد دفتر سلامت مدارس وجوانان را در اواخر سال 80 جايگزين دفتر بهداشت مدارس ودهان ودندان قبلي نموده و هم اكنون اين دفتر با ادارات و گروه هاي تخصصي مختلف ( سلامت محيط مراكز آموزشي ، جوانان ودانش آموزان ، روان ، دهان ودندان ، پيشگيري از سوء مصرف مواد ) ماموريتهاي محوله را طراحي ، برنامه ريزي مي نمايد . البته ياد آوري   مي نمايد  مسائل مربوط به بهداشت مدارس در وزارت  آموزش و پرورش نيز مورد پيگيري قرار مي گيرد در آن وزارتخانه با توجه به برنامه كلان سلامت مدارس با هماهنگي و همكاري وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشكي برنامه هاي بهداشت مدارس وجوانان توسط مراقبين بهداشتي در مدارس داراي مراقب بهداشت مورد پيگيري قرار مي گيرد.

تاريخچه بهداشت مدارس در استان آذر بايجان شرقي :

وضعيت بهداشت مدارس در سطح استان نيز به تبعييت از وضعيت كل كشور دستخوش نوسانات مختلفي بوده است و بعد از انقلاب با توجه به تغيير سياستهاي بهداشتي كشور و توجه بيشتر به سلامت ومراقبت كودكان زير 5سال ، تمام فعاليتها به اين جهت سوق داده شده اند و متاسفانه به سلامت مدراس ودانش آموزان آنطوريكه شايسته نظام مراقبتهاي بهداشتي درماني اوليه بوده كمتر عنايت شده است و اين امرتحت الشعاع ساير برنامه ها قرار گرفته است ، تا اينكه در اواخر سال 72 با توجه به بررسيهاي كارشناسان وزارت بهداشت مبني بر عدم توجه جدي به سلامت دانش آموزان ومدارس در مدارس روستائي و فاقد مراقب بهداشت و حواشي شهرها ، مقررگرديد ضمن انفكاك برنامه هاي بهداشت مدارس از بهداشت خانواده ، اداره مستقلي در سطوح ستادي اعم از سطح وزارت خانه ، دانسگاههاي علوم پرشكي و مراكز شهرستانها ، توليت سياست گذاري ، برنامه ريزي و اجراء برنامه هاي بهداشت مدارس را عهده دارشوند. به دنبال اين سياست جديد ،  واحد بهداشت مدارس در  حوزه  معاونت هاي بهداشتي دانشگاههاي علوم پزشكي تبريز در مهرماه 73 ايجاد و پس از آن در مراكز بهداشت شهرستانها نيز واحد بهداشت مدارس مستقر گرديد.    بنابراين با توجه‌ به‌ مباني‌ كلي‌ ارتقاء سلامت ‌ كه‌ عبارت‌ از اجراي‌ مسايلي‌ غير درماني‌ با تكيه‌ بر عامل‌ رفتارپذيري‌ انسان‌ و توانمند ساختن او در جهت‌ ايجاد عادات‌ مطلوب‌ و فراهم‌ كردن‌ شرايط‌ مناسب‌ محيط‌ زيستي است ‌و اين مهم هم در دو بستر بسيارمهم خانواده ومدرسه شكل گرفته ودر جامعه نيز تثبيت مي يابد ودر اين ميان مدرسه باتوجه به مشخصات خاص خود داراي جايگاه ويژه ومنحصربه فردي مي باشد ، در اين راستا  ضـرورت‌ شناخت‌ و بكارگيري‌ بهداشت‌ مدارس‌ وارتقاء سلامت جمعيت دانش آموزي ، نوجوانان وجوانان بعنوان يك‌ حلقه‌ مهم واستراتژيك در زنجيره‌ حركت‌ بهداشت‌ و  پيوسته‌ به‌ حلقه‌ بنيادي‌ و مقدم‌ آن‌ يعني‌ بهداشت ومراقبت كودكان‌ زير 5 سال‌ يك اولويت بسيار مهم سازمانهاي متولي سلامت جامعه به شمار مي آيد. تا با اجراي‌ يك‌سلسله‌ خدماتي‌ كه‌ نيازهاي‌ مهم‌ بيولوژيكي‌ ، رواني‌ واجتماعي دانش آموزان  را در بر گرفته واز اين رهگذر مي‌تواند ادامه‌ حيات‌ موثر و پيشرفت‌ سالم‌كودك‌ را تا سن‌ بلوغ‌ و مراحل بعدي رشد وتكامل تامين‌ كند. به طوريكه  در يكي‌ از كـميته‌ هاي‌ يونسكو اين‌ مـطلب‌ يادآوري‌ شده‌ است‌ كه‌: اولين‌ هـدف‌ از آموزش‌ابتدائي‌، بهبود رشد كودك‌، شكوفا نمودن‌ استعدادهاي‌ وي‌ و برقراري‌ عادات‌ بهداشتي‌ مناسب‌ و درست‌ براي‌ او مي‌باشد. آموزش‌ و يادگيري قلب تپنده وشريان حياتي است برنامه هاي ارتقاء سلامت است  و بين تندرستي و تعليم وتربيت پيوند ديرينه اي وجود داشته واين دو‌ از هم‌ جدايي‌ ناپذير بوده‌ و وجود معني دار وهدفمند هركدام مقوم ديگري بود و وابسته به يكديگر هستند. برنامه‌ هاي‌ آموزشي‌ و تربيتي‌ زماني موثر وكار آمد خواهند بود كه شيوه هاي زيست بهتر ، كاراتر و موثر را به فراگيران خود به ارمغان آورد كه نتيجه آن سلامت فكر ، جسم ، روان ، عاطفه و احساسات فرد دانش آموز ونوجوان بوده باشد به طوريكه او به تواند زندگي فرح بخشي را تجربه نمايد . همين طور زماني محتواي غني تربيتي و آموزشي مي تواند اثربخش و كارآمد بوده باشد كه در محيطي سالم هم ازبعد فيزيكي وهم از ابعاد رواني وعاطفي سالم ومطلوبوده وتوسط انسانهاي سالم نيز عرضه شود.